محل تبلیغات شما



 

 

من خود دلم از مهر تو لرزید، وگرنه
تیرم به خطا می رود اما به هدر، نه!



دل خون شده وصلم و لب های تو سرخ است
سرخ است ولی سرخ تر از خون جگر، نه


با هرکه توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!


بد خلقم و بد عهد زبانبازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟


یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد
یک بار دگر، بار دگر، بار دگر. نه!


"فاضل نظری"


بسم الله الرحمن الرحیم

 

متنی نوشتم در این وانفسای خواب و بیداری و پرید . متنی که خیلی به دلم نشسته بود حس و حالی عجیب به دلم هجوم اورد و من هم پایداری به کار بستم و گفتم که تو پاک شوی من  دوباره مینویسم  

شب ارام دهم ابانی در ارامش و صدای هواپیمایی که از اسمان میگذرد طی می شود . همراه با صدای ممتد ساعت  اتاق و همسایه ای که داشت میخواند وقتی متن قبلی را می نوشتم و الان او هم  در سکوت است.

مردی است با روحیه .خانه ای پر از رنگ و نور و خلاقیت . امید و انگیزه از سرو روی مرد و خانه اش می بارد .

خدایا به این فکر میکنم که این هم شاید زنجیر وابستگی بود که بریدی . دیدی نوشته را خیلی دوست دارم گفتی در حدی نیست که بهش دل ببندی . اره ؟ 

من که راضیم .

اصلا بهتر . بزار بره .  وابستگی بره بهتره !

این نوشتنه همین الان، تواین حالت غیر معمول نوشتن داره عجیب بهم میچسبه . شکرت خدا . 

اصلا رشته کلام رفت از دست یا رئوف .

یا فخر من لافخر له .داشتم از تو میگفتم از اینکه چقدر بزرگی . از اینکه فارغ از اقیانوس نعماتت همین که مرا بنده خودت خطاب کردی فخری است که شادی به دلم میدهد . همین که فهمیدم به من گفتی خلف خودت . جانشینت روی زمین .  همین یعنی خدایا شکرت . یعنی که حق دارم هر ثانیه  الحمدلله علی کل حال را ازبر کنم. 

فکر میکردم که تضمینی نیست برای اینکه این پست تمام شود، صبح بیدار شوم . و هر نفس فرصتی است از جانب تو . برای حس لذت بنده تو بودن . 

مملوک تو بودن .

هر نفس با تو بودن .

الحمدلله رب العالمین جمیعا علی کل حال

 

و چه زیبا بیان کرده سعدی شیرازی : 

" منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی(نفس) که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب"


هوالرحیم

 


چقدر زیباست این نوشته که حین وبگردی اتفاقی به چشمم خورد .(منظورم بخش پاسخی هست که سایت به اون سوال داده )
"وقتی غایت عشق خدا باشد ، همه عشق ها عشق اوست "
این جمله توش یه کتاب حرف داره حس میکنم . اصلا این عشق چقدر زیباست چقدر لطیفه. 
بنظرم اولین حقی که به هر کسی و خصوصا به خودمون میتونیم بدیم حق " عشق ورزیدن  و عاشق شدنه ".

# و آمدیم که عاشق شویم و درگذریم 
که راز زندگی و مرگ آدمی این بود 
"حسین منزوی "

پ.ن1:  همیشه دوست دارم وقتی ان شاء الله ازدواج کردم این شعر و به طور کامل بزارم !
پ.ن2: به گمانم شاعرم میکنی 

 


جنتی کرد جهان را ز شکر خندیدن

انکه اموخت مرا همچو شرر خندیدن

گرچه من خود ز عدم دلخوش و خندان زادم

عشق اموخت مرا شکل دگر خندیدن

بی جگر داد مرا شه دل چون خورشیدی 

تا نمایم همه را بی ز جگر خندیدن

به صدف مانم خندم چو مرا در شکنند

کار خامان بود از فتح و ظفر خندیدن

یک شب امد به وثاق من و اموخت مرا

جان هر صبح و سحر همچو سحر خندیدن

 

#مولانا 


به نام خداوند بخشنده ی مهربان 
پاییز رسید . . پاییز بهار نیست . شکوفه نمیزنه . گل نمیده سرخ میشه و میریزه و میباره . اما دوست داشتنیه . اما جذابه . پاییز اومد با ارامشش . با وقارش . 
پاییز فصلیه که هر جور حساب کنی جذابیت های بی نظیری داره . علی الخصوص برگ های رنگارنگش .
و قدم زدن روی این برگها .


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فرش و مبل پــسرک شـهریـوی